شاید دوستی را بتوان به یک اتوبان دوبانده تشبیه کرد. (ببخشید معادل فارسیای برای این کلمه موجود است: بزرگراه) دوباندهبودن آن برای دوطرفه بودن آن ارتباط مهم است. رنگولعاب دوستی به همین ذات دوتایی آن وابسته است وگرنه باقی داستان پیشنیازهای فونداسیونریزی (شالوده) دوستی است.
هر دوستی رنگی دارد و هر فرد نقش رنگی را بازی خواهد کرد. شمیسا تعریف میکرد که از دوستانش پرسیده که به نظر آنها به چه رنگی است. در نظرم آمد که هر کسی در زندگی خود و دیگران رنگی را بازی میکند. اگر چنین باشد، سوال من از شما این است:
شما چه رنگی هستید؟ اصلا رنگ هم دارید؟ وقتی در بین جمعی قرار میگیرید، رنگ شما نسبت به زمانی که در تنهایی خود به سر میبرید چه فرقی دارد؟ دیگران در نگاهتان در اولین دیدار نسبت به بارهای آینده چه مقدار تغییر رنگ را تجربه خواهند کرد؟
به یاد دارم استادمان از پلنگهای اینستاگرام صحبت میکرد. از ما پرسید: «پلنگی در کلاسمان نداریم؟» یکی از بچهها پاسخ داد:« استاد پلنگها در خانه پلنگاند. حراست مانتو رنگیها را هم راه نمیدهد چه برسد به پلنگها!»
پس به یاد داشته باشید که همه رنگی مجاز است.
در پایین گفتگویی که بین من و یکی از دوستان شکل گرفته است را آوردهام.
۱: به خانه کسی بروی به چه چیزی دقت میکنی، مخصوصا اگر برای خواستگاری رفتهای؟
۲: به درِ خانه.
۱: چرا؟
۲: به جزئیات زیادی دقت میکنم. اما دنبال چرایی آنها نبودهام. فکر کنم آرایش و ترکیب نوع چیدمانشان نظرم را جلب کند.
۱: منظورم اجزای فیزیکی هست. آشپزخانه چطور؟
۲: به سینک برای تمیزی و به سنگهای خانه برای پاکیزگی و نظافت.
۱: در کافه چطور؟
۲: به نور کافه، گرمای هوا در زمستان، دکور کافه اگر سبز باشه حالم را خوب میکنه! راستی برخورد کارکنان هم در برگشتهای دوباره من به آن مکان مهم خواهد بود. و همچنین نوع ظرفی که در آن برایم سفارش را سرو میکنند.
۱: اگر آدمی را برای اولین بار ببینی به چه چیزی دقت میکنی؟
۲: به لباسها و هیکلش.
۱: یعنی دفعه بعد که ازت درباره جزئیاتش بپرسم، به این دوتا اشاره میکنی؟
۲: در این صورت، نه. از حرف زدن. چون کَسر بیشتری از فرد را نمایان خواهد ساخت. بیشتر افراد از لحاظ رفتاری بر دل من خواهد نشست. به خاطر احترامی که برای فرد مقابل قائل بوده و نوع نگاهش. البته نوع نگاه چشمی و نوع نگاه به موضوعات. طرز فکر افراد را میشود از نوع نگاهشان خواند. اگر ویژگیهای رفتاریای از فرد، مشابه من باشد، بیشتر شیفته او خواهم شد. مخصوصا با توجه به چند سوال ذهنی. اول اینکه آیا به محیط اطرافش توجه دارد؟ دوم اینکه در عین شناختن من آیا به من احترام گذشته و توجه کافی را از خود بروز میدهد؟ سوم اینکه میتواند از پس مسئولیتهایش بربیاید.
به این چند مورد در مورد رفتارش توجه میکنم. اگر حالت رئیسی (bossy) داشته باشد از فرد خوشم نخواهد آمد. دارای حس همدلی باشد و نه فقط به فکر خودش باشد. اینکه در فعالیت مشترک صادق باشد. نظم و ترتیب و آراسته بودن در جمع را رعایت کند و زمانمدار باشد. و مهمتر از همه قولهایش را فراموش نکند.
۱: فکر میکنی چه چیزی بیشتر در نگاهت برای انتخاب از بین افراد، بیشتر تاثیر گذاشته است؟
۲: به نظرم مستقل بودن افراد در هر زمینهای، موجب میشود افراد صفات عالیای را کسب کنند که آنها را برای دوستی مناسبتر کند.
۱: فکر میکنی چگونه میتوانی با یک فرد کنار بیایی؟ مخصوصا افرادی که بیشتر با آنها در تماسی و ارتباط نزدیکتری داری؟
۲: بیشتر با سکوت جلو میروم اما شاید حرفی هم بزنم. مثلا دختر خالهام که از بچگی با او کنار نمیآمدم. حرفهایش اذیتکننده بود. سعی کردم بیشتر با تامل برخورد کنم. میدانم اگر پاسخ بدهم گوش نخواهد داد. پس به جایش برای خودم نامهای برای او خواهم نوشت. و نامهها را در نتام (note) آرشیو خواهم کرد. از نشان دادن محبت و پاسخ دادن به محبت دیگران، خوشم نمیآمد. به نظرم ارتباطات محبت آمیز افراد را وابسته میکند.
۱: الان نگاهت به محبت و ابرازش چیه؟
۲: در ابراز آن بیشتر تلاش کردهام. نزدیک فرد میشوم. حتی اگر علائمی نشان ندهند اما در ذهن فرد خواهند ماند.
۱: اگر کسی را ببینی و آشنا باشد؟ یعنی قبلا به هم سلام کردید. بعد این بار که به هم برمیخورید، تو را میبیند اما صورتش را برمیگرداند. به نظرت این موقعها ، چه واکنشی پاسخ مناسب خواهد بود؟
۲: من باشم سلام نمی کنم.
۱: چرا؟
۲: وقتی مرام سلام کردن ندارد، چراباید سلام کنم!
۲: وقتی نسبت به یک چیزی حس ولع داری، دوست دارم تا تهش را بروم؛ این کار درسته؟
۱: علمی بگم چون علمیای. تحقیقات نشان داده است که قدرت لذت بیشتر از عقل است. پس الکی زور نزن. به دلت گوش کن.
۲: اگر حس کنم دلم بی خود میگه چی؟ یه جورایی انگار پایش را از گلیماش فراتر گذاشته است.
۱: پاهایش را قطع کن.
۲: دوست ندارم روابط دوستی ام را به این سادگی به خاطر ازدواج یا هر رابطه عاطفی از بین برود؟
۱: به نظر من کسی را انتخاب کن، که زورتون به هم نرسد. هر دو قدرتمند باشید اما زمانی که به مسئله ای برخوردید، توانایی حل آن از طریق گفتگو را داشته باشید. یعنی کوتاه آمدن معنایی نداشته باشد. هر دو هموزن باشید با این تعبیر که زندگیتان توسط دو وزنه هموزن جهتگیری کند.
۲: چطوری باید یک فرد را بشناسم؟
۱: اول باید خودت را بریزی روی کاغذ و تمام آنچه را که مدنظر داری بیان کنی.
به نظر من هر فرد تا خودش را نشناسد، شناخت دیگری ناممکن خواهد بود.
۲: …
2 دیدگاه روشن بزرگراه دوستی
رنگ و لعاب دوستی به همین ذات دوتایی آن وابسته است.
شاید به همین دلیل کلمهی «دوستی»، کلمهی «دو» را با خود حمل میکند.
شاید اشارهی شایستهای. تا به حال به «دو» در ابتدای دوستی توجه نکرده بودم.