malicki m beser yYXDFnDiDc8 unsplash 970x400 - خودکشی از لنز آسیب‌شناسی اجتماعی

خودکشی از لنز آسیب‌شناسی اجتماعی

خودکشی (Self-suicide) به معنای نابودن کردن و ازبین بردن خود است.

دلیل اصلی افزایش آمار خودکشی «زندگی شهری» به نظر می‌رسد. چرایی این موضوع به موارد زیر بازمی‌گردد:

  • انبوهی جمعیت
  • عدم تجانس افراد با هم
  • احساس غربت و تنهایی ناشی از آن
  • کاهش محبت خانوادگی و رها شدن فرد به سرنوشت خود 
  • از هم گسیختن پیوندهای سنتی و همبستگی‌های اجتماعی
  • بیگانه‌شدن باارزش‌ها و هنجارهای جامعه‌ی خودی
  • فقر مادی (با افزایش فاصله‌ی طبقاتی سرخوردگی نیز فزونی می‌یابد.)
  • چشم و هم‌چشمی‌ها
  • پیداشدن آرزوهای دور و دراز زندگی مادی
  • محرومیت در عشق

عوامل بالا شرایطی را برای فرد تنها شکل می‌دهد که فرد تنها راه نجات خود را خودکشی می‌یابد.

 

تعریف خودکشی

هر حالتی از مرگ که نتیجه‌ی مستقیم یا غیرمستقیم عملی باشد که شخص قربانی آن را انجام داده و از نتیجه‌ی عملش آگاه بوده است.

منظور از اصلاح مستقیم و غیرمستقیم تمایز اقدام به رفتاری مثبت یا منفی است.

  • کردار مثبت مثل اینکه فرد گلوله‌ای در شقیقه خود خالی کند. (عمل مستقیم)
  • کردار منفی مثل اینکه فرد آنقدر از خوردن غذا خودداری کند تا بمیرد یا خانه‌ای را که در آتش شعله‌ور است ترک نکند تا بمیرد. (عمل غیرمستقیم)

مثال‌های دیگر:

  • افسر فرمانده که کشتی خود را غرق می‌کند تا خود تا تسلیم دشمن نشود.
  • سامورایی که در شکست خود را می‌کشد تا شرف خود را لکه‌‌دار نکند.
  • زنان هندی که بنا بر رسم مجبور بودند همراه با همسر خود به گور بروند.

 

پژوهش کلاسیک خودکشی

امیل دورکیم اولین کسی بود که معتقد بود فقط از طریق روش‌های جامعه‌شناختی می‌توان به واقعیت‌های اجتماعی پی برد پس علت‌های زیستی، اقلیمی و روانشناختی را رد کرد.

او با جمع‌آوری آماری وسیع و دقیق فرضیه‌های خویش را آزمایش کرد و نظریه‌ی خود در باب علت‌های خودکشی را بر پایه همبستگی اجتماعی عنوان کرد.

 

انواع خودکشی

او برحسب انواع خاص رابطه‌ی فرد و جامعه چهار گروه متمایز از خودکشی و دو نوع همبستگی را تشخیص داد. او بر این باور بود که: «با سستی هر چه بیشتر همبستگی اجتماعی، ارتباط و تعلق فرد به گروه کاسته شده و فرد آمادگی بیشتری برای پایان دادن به حیات خود پیدا می‌کند.»

 

۱) خودکشی دگرخواهانه (Altruistic)

فرد وظیفه‌ی اخلاقی عمیقی را در خود احساس می‌کند و علاقه‌مند می‌شود تا خود را فدای دیگران کند.

چنین فردی ارزش‌ها و هنجارهای گروه را از خود می‌داند و بین منافع خود و گروه فرقی نمی‌گذارد که دلیل این موضوع به همبستگی و یکپارچگی گروه بازمی‌گردد.

مثال)

  • جاسوسی که پیش از دستگیری خود کپسول سمی‌ای را می‌بلعد تا از افشای اسرار جلوگیری کند.
  • خودکشی اعضای سالمند بعضی جوامع برای کاهش بار بر دوش دیگر اعضای خانواده.

در جوامع ابتدایی به دلیل همبستگی بالای گروهی این نوع خودکشی رواج بیشتری داشت زیرا زندگی افراد را سنت‌های رایج کنترل می‌کرد و فرد برای اجرای احکام‌ عالی‌تر گروهی حاضر بود جان خود را فردا کند. این مورد در جریان جنگ‌ها و انقلاب‌ها نیز دیده می‌شود.

 

۲) خودکشی خودخواهانه (Egoistic)

این نوع خوکشی زمانی رخ می‌دهد که فرد رابطه‌ی ضعیفی بین خود و جامعه احساس می‌کند و فشارهای اجتماعی نمی‌توانند او را در مخالفت با رفتار خودویرانگرانه‌اش تحت تاثیر قرار بدهند.

معمولا در خودکشی خودخواهانه همبستگی فرد با زندگی خانوادگی ناچیز و سست است، زیرا هر چه اعضای خانواده به هم نزدیک‌‌تر و صمیمی‌تر باشند، ایمنی فرد نسبت به خودکشی بیشتر می‌شود. (تاییدکننده‌ی این ادعا: آمار خودکشی بالا در مجردان)

خودکشی خودخواهانه می‌تواند حاصل احساس تنهایی، درون‌گرایی، انزوا یا نوعی اختلال روانی باشد. براساس پژوهش‌های انجام‌شده میزان خودکشی انجام‌شده در جوامع پروتستان به علت فردگرایی نسبت به جوامع کاتولیک بیشتر است. تبیین  این موضوع می‌تواند به دو مورد زیر ربط داشته باشد:

  • پروتستان‌ها جهان را برای فرد تبیین می‌کنند و این امر موجب گسیختگی پیوند او با گروه می‌شود.
  • در پروتستان احساس گناه به وسیله اعتراف جبران نمی‌شود.

 

۳) خودکشی ناشی از بی‌هنجاری (Anomic)

این نوع خودکشی دقیقا در برابر خودکشی‌های سنتی که از نوع خودخواهانه (Egoistic) است قرار می‌گیرد. فرد به حیاتش پایان می‌بخشد چون زندگی را سراب و حیات را پوچ یافته است.

دورکیم اشاره می‌کند که این نوع خودکشی نمونه‌ی بارز جامعه‌‌ی جدید است، زیرا به دلیل همبستگی بین تغییرات دوره‌ای اقتصادی و فراوانی خودکشی می‌توان به وجود آن پی برد. او بر این باور بود در دوران بحران‌های اجتماعی شدید اقتصادی و اجتماعی و زمانی که فشار تورم جامعه شدید است، احتمال خودکشی بیشتر می‌شود به چند دلیل:

  • با تغییرات سریع و ناگهانی اوضاع، دستیابی به مقاصد و هدف‌های شخصی با مشکلاتی روبه‌رو می‌گردد.
  • هنجارهای جامعه در چنین مواقعی تضعیف می‌گردد. هنجارهای سنتی بدون اینکه جایگزین شوند تضعیف می‌شوند و مردم در چنین شرایطی احساس بی‌جهتی و  نگرانی می‌کنند چون معیارهای روشنی برای راهنمایی رفتار اجتماعی وجود ندارد.
  • با از کار افتادن قواعد اخلاقی به عنوان هنجارهای معتبر برای ساخت‌دادن کردار، امیال افراد نامحدود شده و دیگر با منابعی که دارند ارضا نمی‌شوند. عدم تعادل بین امیال و منابع ارضای آن کشمکش‌های حاد درونی را برمی‌انگیزد که منجر به خودکشی می‌شود.

نکته مهم: فراوانی خودکشی از این سه عامل نیز تاثیر می‌پذیرد:

  • (۱) وضعیت اقتصادی:

همان‌گونه که «بحران اقتصادی» موجب عدم تعادل بین امیال و منابع‌ ارضای آن‌ها می‌شود، وفور اقتصادی نیز انسان را می‌فریبد تا باور کنیم که به خود وابسته‌ایم، در صورتی که فقرا را در برابر خودکشی محافظت می‌کند.

  • (۲) میزان دسترسی به منابع ارضای نیاز

هر چه شخص کمتر داشته باشد کمتر وسوسه می‌شود که دامنه‌ی نیازهایش را به گونه‌ای نامحدود گسترش دهد. 

  • (۳) روابط خانوادگی 

به موازات افزایش طلاق میزان خودکشی نیز افزایش می‌یابد.

دورکیم در آخر عنوان می‌کند که این نوع خودکشی نمونه‌ی بارز جامعه‌‌ی جدید است، زیرا به دلیل همبستگی بین تغییرات دوره‌ای اقتصادی و فراوانی خودکشی می‌توان به وجود آن پی برد.

 

۴) خودکشی جبری (Fatalistic)

برخلاف خودکشی ناشی از بی‌هنجاری که از احساس بی‌نظمی در جامعه ریشه می‌گیرد، علت خودکشی جبری به احساس بی‌قدرتی مردم بازمی‌گردد چون خود را  در تحت تاثیر قرار دادن محیط اجتماعی ناتوان می‌بینند. 

دو مثال)

  • نظامی کنترل‌گر و توتالیتاریسم که تمام رفتارها و فعالیت‌های جمعی مردمش را کنترل می‌کند.
  • زندانی که تحمل ماندن در زندان را ندارد و به همین دلیل تنها راه رهایی خود را خودکشی می‌یابد.

 

علل و انگیزه‌های خودکشی

به دست آوردن اطلاعات در باب انگیزه‌های خودکشی به دلیل عدم دسترسی به شخص قربانی مهم‌ترین مانع است. اما می‌توان عوامل بسیاری را نام برد که در این بین موثرند:

  • افزایش سن
  • بیوگی
  • مجرد یا مطلقه بودن
  • نداشتن فرزند
  • تمرکز جمعیت
  • اقامت در شهرهای بزرگ
  • بالابودن هزینه‌های زندگی
  • بحران‌های اقتصادی
  • اعتیاد
  • سابقه‌ی اختلافات خانوادگی در دوران کودکی
  • اختلال روانی و بیماری‌های جسمی

روس به نقل از آندریواف علل اقدام به خودکشی را در سه حیطه مورد توجه قرار داده است:

  • ۱) اختلالات روانپزشکی:

افسردگی، الکلیسم، اعتیاد دارویی، اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیتی

  • ۲) مسائل اجتماعی:

انزوا، از دست دادن عزیز، فقدان فرد مهم زندگی (داغدیدگی)، محرومیت، جدایی و نداشتن شغل یا کار 

  • ۳) مسائل ارگانیکی و جسمانی:

بیماریهای جسمی، تومور بدخیم، اختلالات عصبی، کاهش فعالیت سروتونین مغزی

 

علل و انگیز‌ه‌های خودکشی را می‌توان در ۵ مورد زیر مورد بررسی قرار داد:

✔️۱) تجربه‌های تلخ دوران کودکی و ویژگیهای شخصیتی

تجربه‌های خانوادگی مثل:

از دست دادن یکی از والدین، طرد عاطفی درازمدت، فرزند ارشد بودن،  و اقدام به خودکشی خویشاوندان

خصوصیات شخصیتی که اغلب منجر به خودکشی می‌شوند مثل:

  • افسردگی
  • خودانگیختگی
  • بدبینی و خودپنداری منفی 
  • انفعال
  • درون‌گرایی و تضاد فکری

تمایل روانشناسان به ربط این خصوصیات به ضربه‌ی روانی مراحل اولیه‌ی کودکی است در حالی که جامعه‌شناسان این خصوصیات را به حوادث دوران بزرگسالی مربوط می‌دانند.

 

✔️۲) عوامل فرهنگی

تبیین‌های فرهنگی خودکشی بیشتر تاکید بر ارزش‌ها، انتظارات، نقش فرهنگی و تاثیررسانه‌های گروهی دارد. 

این عوامل فرهنگی هر یک به شیوه‌ای تاثیر گذاشته و از فرهنگی به فرهنگ دیگر خود را به طور متفاوت نشان می‌دهند.

 

✔️۳) تجددطلبی (نوگرایی)

دورکیم افزایش خودکشی را در قرن نوزدهم به فرایند نوگرایی (تجدد طلبی) و عواملی چون ظهور فردگرایی، شهرنشینی، صنعتی شدن و جایگزینی اقتدار مذهبی با تحقیق آزاد در نظام آموزشی – که نشانگر کم شدن یگانگی اجتماعی است – نسبت می‌داد.

دلایل بزرگترین موج خودکشی بعد از جنگ، در جوامع صنعتی بین جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال:

  • بیکاری دسته جمعی و ناکامیهای ناشی از آن حتی در بین افرادی که دارای تحصیلات عالی بودند-
  • کاهش اعتقادات مذهبی
  • مدارا با رفتارهای انحرافی در خرده فرهنگ جوانان
  • اثرات طلاق بر کودکان

 

✔️۴) عوامل اجتماعی

در زمینه «تاثیر ضربه‌ی برخورد فرهنگ‌ها بر خودکشی» مطالعه‌ی عالی‌ای توسط تروواتو انجام شده است.

او تحقیق خود را بر روی دو متغیر متمرکز کرد: مهاجرت و بیکاری

او دریافت تاثیر این دو متغیر بر مردان گروه‌های سنی ۱۵ تا ۲۴ سال به دلیل نداشتن شغل یا مهاجرت قابل‌توجه بوده است.

 

✔️۵) شرایط اقتصادی

مجرمان اقتصادی و بیکاران دارای نرخ بالای خودکشی هستند، زیرا بهبود شرایط اقتصادی نشانگر کاهش آن است.

 

خودکشی در جهان صنعتی

پدیده‌ی خودکشی معلول نابسامانی‌ها و اختلالات روانی و نابرابری‌های اجتماعی است. 

 

خودکشی در ایران

… در حال تکمیل

 


این نوشته در نتیجه بازنویسی و خلاصه‌سازی فصل سیزدهم از کتاب «آسیب‌شناسی اجتماعی» نوشته هدایت‌الله ستوده شکل گرفته است.

1 دیدگاه روشن خودکشی از لنز آسیب‌شناسی اجتماعی

  • خواندن معانی مفاهیم مختلف و عمیق شدن روی آن ها از طرف شما ستودنیه.
    همین طوری ادامه بدید.
    منتظر خواندن بیشتر از مفاهیم دیگه هستم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

دسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

  1. واقعا که بعضی مواقع آدمی هم از بیرون و هم از درون یخ می‌زند. ممنون از کامنت‌ها. خیلی انرژی داد.😅🙏