این نوشته در حال تکمیل است.😅
اختلالات افسردگی (depressive disorders) شامل:
- اختلال افسردگی ماژور (شامل اپیزود افسردگی ماژور) (Major Depressive Disorder)
- اختلال افسردگی مزمن (دائم) (دیستیمیا یا با تلفظ دیگر دیستایمیا)
(Persistent Depressive Disorder/Dysthymia) - اختلال افسردگی پیش از قاعدگی (Premenstrual Dysphoric Disorder)
- اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه (Disruptive Mood Dysregulation Disorder)
- اختلال افسردگی ناشی از ماده/دارو
- اختلال افسردگی ناشی از یک عارضه پزشکی دیگر
- اختلال افسردگی مشخص و اختلال افسردگی نامشخص
۱
ویژگی مشترک بین این دسته
ویژگی مشترک همه این اختلالات حضور خُلق غمگین، تھی یا تحریکپذیر است که به مقدار قابل توجهی در توانایی رسیدگی به کارهای زندگی روزمره فرد تأثیر میگذارند (مثلاً: تغییرات جسمی یا شناختی در اختلال افسردگی ماژور و اختلال افسردگی مزمن. آنچه بین آنها تفاوت دارد مسائل مرتبط با مدت زمانبندی یا علل احتمالی است.)
۲
چرایی اضافهشدن DMDD به این دسته
به منظور رسیدگی به دغدغه های مرتبط با احتمال تشخیص بیش از حد (overdiagnosis) اختلال دوقطبی در کودکان و درمان آن در ایالات متحده آمریکا و به طور فزاینده، در جهان، یک اختلال جدید به نام اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه برای اشاره به کودکانی که تحریک پذیری دائم دارند و به طور فراوان اپیزودهایی از عدم کنترل رفتار در حد شدید و افراطی نشان میدهند به اختلالات افسردگی اضافه شده است و صرفاً برای کودکان ۱۲ ساله و کوچکتر به کار میرود. علت درجشدن آن در این فصل این است که معلوم شده است کودکانی که این الگوی سمپتومیک را نشان میدهند معمولاً در نوجوانی و بزرگسالی به اختلالات افسردگی یک قطبی یا اختلالات اضطرابی مبتلا میشوند نه به اختلالات دوقطبی.
۳
اختلال کلاسیک
در این گروه از اختلالات، اختلال افسردگی ماژور اختلال کلاسیک است. ویژگی اصلی آن اپیزودهای مجزا، هر کدام حداقل ۲ هفته است هر چند اکثر اپیزودها به مقدار قابل ملاحظهای طولانیتر هستند در طول این اپیزودها تغییرات واضحی در عاطفه (affect)، شناخت و عملکردهای عصبی نباتی (neurovegetative functions) و بهبود در فاصلهی بین اپیزودها دیده میشود. حتی فقط با یک بار ظهور اپیزود افسردگی میتوان فرد را مبتلا به آن اعلام کرد. با این حال اختلال افسردگی ماژور در اکثر کیسها (cases) یک اختلال مکرر (recurrent disorder) است.
۴
تفکیک غم و سوگ
تفکیک غم و سوگ نرمال از یک اپیزود افسردگی ماژور بسیار اهمیت دارد. bereavement (سوگواری، داغدیدگی، ماتمزدگی) ممکن است رنج بزرگی ایجاد کند اما معمولاً به یک اپیزود افسردگی ماژور ختم نمیشود. وقتی سوگواری با اختلال افسردگی ماژور همراه است، در مقایسه با وقتی که این دو همراه یکدیگر روی نمیدهند سمپتومهای افسردگی و دیسفانکشن (dysfunction) معمولاً شدیدتر هستند و پیشآگهی بدتر است. اپیزودهای افسردگی ماژور مرتبط با سوگواری معمولاً در افراد آسیب پذیر نسبت به اختلالات افسردگی روی میدهند.
۵
شکل مزمنتری از افسردگی ماژور
وقتی آشفتگی خلقی به مدت حداقل ۲ سال در بزرگسالان و یا ۱ سال در کودکان ادامه مییابد، شکل مزمنتری از افسردگی به نام اختلال افسردگی مزمن (persistent depressive disorder) را میتوان اعلام کرد. این اختلال به تازگی به ۵-DSM اضافه شده است و ترکیبی است از افسردگی ماژور مزمن (chronic major depression) و دیستایمیا (dysthymia) در DSM-4.
۶
یک فرم خاص از اختلال افسردگی
بعد از مرور علمی و دقیق شواهد، اختلال افسردگی پیش از قاعدگی از بخش ضمیمه در DSM-4 به بخش دوم در ۵-DSM منتقل شد. تقریباً ۲۰ سال تحقیقات بیشتر درباره این عارضه تأیید کرده است که این اختلال یک فرم خاص از اختلال افسردگی است که به درمان پاسخ میدهد و مدتی بعد از تخمکگذاری شروع میشود و در عرض چند روز قاعدگی بهبود می یابد و در عملکرد فرد تأثیر زیادی میگذارد.
۷
پدیدههای افسردگیمانند
تعداد زیادی از مواد سومصرفی، بعضی داروهای تجویزی و چند عارضه پزشکی میتوانند با پدیدههای افسردگیمانند مرتبط باشند. این واقعیت در اختلال افسردگی ناشی از ماده/دارو و اختلال افسردگی ناشی از یک عارضه پزشکی دیگر منعکس شده است.
ملاکبندی اختلال افسردگی ماژور (Major Depressive Disorder) |
(A) از بین سمپتومهای زیر، پنج سمپتوم یا بیشتر در طول یک دوره ۲ هفتهای حضور داشتهاند و نشان میدهند که عملکرد فرد با عملکرد قبلی او متفاوت شده است. حداقل یکی از معیارها (۱) خلق افسرده یا (۲) از دستدادن علاقه یا لذت است.
توجه: سمپتومهایی که آشکارا علتهای پزشکی دارند نباید جزء این فهرست به حساب آیند.
۱
فرد بیشتر طول روز و تقریباً هر روز خلق افسرده دارد. این موضوع را خودش اظهار میدارد. (احساس میکند غمگین، تهی و خالی یا ناامید است) یا دیگران میبینند (به طور دائم گریه میکند، در شرف گریه کردن است، یا چشمهایش همیشه پر از اشک هستند.)
توجه: در مورد کودکان یا نوجوانان این حالت ممکن است به صورت زودرنجی و زودخشمی نشان داده شود.
۲
فرد بیشتر طول روز و تقریباً هر روز به تمام فعالیتها (یا تقریباً تمام فعالیتها) به شدت بیعلاقه است. این موضوع را خود او میگوید یا دیگران مشاهده میکنند.
۳
به طور چشمگیر چاق میشود یا بدون گرفتن رژیم غذایی به طور چشمگیر لاغر شده است. (لاغر یا چاق شدن چشمگیر یا معنادار یعنی این که فرد در عرض یک ماه بیشتر از ۵% وزن خود را از دست بدهد یا بیشتر از ۵% به وزنش اضافه شود) یا تقریباً هر روز بیاشتها یا پراشتها است.
توجه: ممکن است افزایش وزن مورد انتظار از مرحله رشدی کودکان در آنها مشاهده نشود.
۴
بیخوابی (اینسومنیا) یا پرخوابی (هایپرسومنیا) تقریباً در همه روزها.
۵
پرتحرکی روانیحرکتی یا کمتحرکی روانیحرکتی تقریباً هر روز حضور دارد (صرفاً خود فرد نباید شخصاً احساس کند که بیقرار یا کند شده است، بلکه دیگران نیز باید این حالت را مشاهده کنند.)
۶
تقریباً هر روز احساس میکند بیحال و بیرمق است یا انرژی از دست داده است.
۷
تقریباً هر روز احساس میکند بیارزش است یا بیدلیل احساس گناه (عذاب وجدان شدید) میکند (احساسی که ممکن است دیلوژنال باشد.) (این احساس گناه علاوه بر احساس گناهی است که فرد به خاطر بیمار بودن خود تجربه میکند.)
۸
تقریباً هر روز، توانایی فکر کردن یا تمرکز حواس ضعیف است یا نمیتواند تصمیم بگیرد و قاطع باشد (این موضوع را خودش اظهار میدارد یا دیگران مشاهده میکنند.)
۹
به طور مکرر به مرگ فکر میکند (این فکر فقط به “ترس از مرگ” محدود نمیشود) به طور مکرر به خودکشی فکر میکند بدون آنکه برنامهی مشخصی برای آن داشته باشد یا حداقل یک بار اقدام به خودکشی میکند یا حداقل یک بار یک یک برنامه مشخص برای خودکشی طراحی کرده است.
(B) این سمپتومها باعث میشوند فرد به دیسترس یا دیسفانکشن از لحاظ بالینی معنادار در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.
(C) علت این اپیزود را نمیتوان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
توجه: معیارهای A تا C تشکیلدهندهی یک اپیزود افسردگی ماژور هستند.
(D) حداقل یک اپیزود افسردگی ماژور توسط اختلال اسکیزوافکتیو بهتر توضیح داده نمیشود و به اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنی فرم، اختلال دیلوژنال یا سایر اختلالات سایکوتیک مشخص یا نامشخص اضافه نشده است.
(E) هرگز یک اپیزود مانیک یا یک اپیزود هیپوماتیک وجود نداشته است.
اسپسیفایرها
- با دیسترس اضطرابی
- با ویژگیهای مخلوط (میکس)
- با ویژگیهای ملانکولیک (مالیخولیایی)
- با ویژگیهای آتیپیکال
- با ویژگیهای سایکوتیک همخوان با (وابسته به) خلق
- با ویژگیهای سایکوتیک ناهمخوان با (ناوابسته به) خلق
- با کاتاتونیا
- با آغاز پریپارتوم
- با الگوی فصلی (در مورد الگو یا پترن اپیزودهای اختلال افسردگی ماژور مکرر به کار میرود.)
تفکیک سوگ از اپیزود افسردگی ماژور
…
ملاکبندی اختلال افسردگی مزمن (MDD) (Persistent Depressive Disorder F34.1) |
(A) به مدت حداقل ۲ سال، فرد در اکثر ساعات روز و در اکثر روزها، خلق افسرده داشته است. این موضوع را خودش اظهار میدارد یا دیگران مشاهده میکنند.
توجه: در کودکان و نوجوانان این موضوع با زودرنجی و تندخویی نشان داده میشود و حداقل ۱ سال باید طول بکشد.
(B) همزمان با افسردگی، دو مورد یا بیشتر از موارد زیر وجود دارد:
- (۱) بیاشتهایی یا پراشتهایی
- (۲) بیخوابی یا پرخوابی
- (۳) انرژی اندک یا احساس خستگی شدید (fatigue)
- (۴) عزت نفس پایین
- (۵) تمرکز حواس ضعیف یا دشواری در تصمیم گیری
- (۶) احساس ناامیدی
(C) در طول دوره ۲ ساله ناراحتی (۱ سال در کودکان و نوجوانان) هرگز پیش نیامده است که فرد بیش از دو ماه عاری از سمپتومهای معیار A یا معیار B باشد.
(D) معیارهای لازم برای اختلال افسردگی ماژور ممکن است به طور پیوسته به مدت ۲ سال حضور داشته باشند.
(E) هرگز یک اپیزود مانیک یا یک اپیزود هیپومانیک وجود نداشته است.
(F) اختلال اسکیزوافکتیو دائم، اسکیزوفرنی، اختلال دیلوژنال یا سایر اختلالات مشخص و نامشخص طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات سایکوتیک توضیح بهتری برای سمپتومهای فرد نیستند.
(G) علت سمپتومها را نمیتوان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده (مثلاً، مواد سؤمصرفی یا داروهای تجویزی) یا یک عارضه پزشکی دیگر (مثلاً: هیپوتیروئیدیسم) نسبت داد.
(H) سمپتومها باعث میشوند در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای زندگی فرد رنج یا نابسامانی شدیدی به وجود آید.
توجه: اگر معیارهای برای تشخیص یک اپیزود افسردگی ماژور در هر زمانی از دوه ۲ ساله خلق افسردگی کافی هستند، باید فرد را علاوه بر اختلال افسردگی مزمن (دائم) مبتلا به اختلال افسردگی ماژور نیز تشخیص داد و اسپسیفایر مرتبط را نیز باید مشخص کرد (مثلاً با اپیزودهای افسردگی ماژور متناوب با اپیزود کنونی)
اسپسیفایرها
۱
- با دیسترس اضطرابی
- با ویژگیهای آتیپیکال
۲
- در بهبود جزئی
- در بهبود کامل
۳
- آغاز زودهنگام (early onset): در صورت آغاز قبل از ۲۱ سالگی
- آغاز دیرهنگام (late onset): در صورت آغاز بعد از ۲۱ سالگی
۴
(برای آخرین -جدیدترین- دوره ۲ ساله اختلال افسردگی دائم)
- به همراه سندروم دیستایمیک خالص: در حداقل ۲ سال گذشته، همه معیارهای لازم برای یک اپیزود افسردگی ماژور برآورده نشده اند.
- به همراه اپیزود افسردگی ماژور دائم: در سرتاسر ۲ سال گذشته همه معیارهای لازم برای یک اپیزود افسردگی ماژور برآورده شده اند.
- به همراه اپیزودهای افسردگی ماژور متناوب با اپیزود کنونی: در حال حاضر همه معیارهای لازم برای یک اپیزود افسردگی ماژور برآورده شدهاند، اما حداقل در ۲ سال گذشته، دورههایی حداقل ۸ هفتهای وجود داشتهاند که در آنها، سمپتومهای فرد زیر سطح آستانه لازم برای یک اپیزود افسردگی ماژور تمام عیار قرار داشتند.
- به همراه اپیزودهای افسردگی ماژور متناوب، بدون اپیزود کنونی: در حال حاضر فرد همه معیارهای لازم برای یک اپیزود افسردگی ماژور را ندارد اما حداقل در ۲ سال گذشته حداقل یک اپیزود افسردگی ماژور وجود داشته است.
۵
- خفیف
- متوسط
- شدید
ملاکبندی اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه (DMDD) (Disruptive Mood Dysregulation Disorder F34.81) |
(A)
…
ملاکبندی اختلال افسردگی پیش از قاعدگی (PMDD) (Premenstrual Dysphoric Disorder F32.81) |
(A)
…