ماه لغزان بر روی دریاچه

یادداشتی بر فیلم Sonata 2021

به دنیا آمدن نوزاد با سلامت کامل همان‌قدر شاید موجب تعجب باشد که بگویی چرا خداوند این همه ویژگی‌های پیچیده را برای مخلوقش در نظر گرفته و چرا آنقدر او را عجیب و پر رمز و راز آفریده که هر ناقرینگی بتواند تصویرش را به کلی ناخراش و بدتمثال کند.

این دنیای رنگی تنها با حضور صداها و رنگ‌ها است که معنا می‌یابد. اگر نشنویم که نمی‌توانیم سخن بگوییم. عدم توانایی در سخن گفتن قرینه‌ای برای عدم تعامل و تنها ماندن است. و تنهایی جز فرسایش لغزانی است که کم کَمَک تو را به پوچی و زوال می‌کشاند. از درون تو را می‌خورد و تو را از هم می‌پاشاند.

داستان در مورد نوجوانی است که از کودکی به اشتباه به جای تشخیص ناشنوایی به او برچسب اوتیسم و عقب‌ماندگی را زده‌اند. تنها شانس او داشتن پدر و مادر توانایی است که عدم‌ توانایی او را ملاکی برای تسلیم شدن نمی‌بینند.

اما زمانه با انسان‌های سالم نیز با خوش‌رویی برخورد نمی‌کند چه برسد به انسان‌های ناسالم. گرچه فکر نمی‌کنم انسان سالمی هم باشد، چون همه‌ی ما در بخش‌هایی از زندگی‌مان با حوادثی دست و پنجه نرم می‌کنیم که جای نیش و زخم‌شان را تا مدت‌ها بر روی بدنمان باقی می‌گذارند.

پسر توسط جامعه ترد می‌شود. در این بین با دختری آشنا می‌شود و و به خاطر هدیه دادن به اوست که moonlight sonata را یاد می‌گیرد. همین قطره‌ای از شور و شعف «عشق» کافی است تا او را به نواختن برگرداند.

+ پیشنهاد: فیلم sonata 2021 را تماشا کنید.

تصویر ماه بر روی دریاچه، که لغزان بر روی سطح آب شمایل لرزانی به خود گرفته است، چه مناسباتی را با بتهوون رقم زده که چنین سوناتی را تنظیم کند: moonlight sonata

+ برای بیشتر خواندن در باب داستان این قطعه می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه کنید:
(۱) Beethoven Piano Sonata No. 14 – Moonlight Sonata
(۲) ۹ facts about Beethoven’s Moonlight Sonata
(۳) The Enchanting Tale of the Moonlight Sonata

+ پیشنهاد: به سه موومان می‌توانید گوش دهید:  Moonlight Sonata 

تفسیر زندگی با زبان موسیقی

زبان موسیقی زبان روان آدمی است. طبیعت با نظمِ آواهایی با هم بافته شده که تنها خالق آن از زبان والای آن آگاه است. انتظار درک چنین نظم خالصی مثل توقع فهم آوا و کلام توسط یک ناشنوا است. شاید بتواند از تکان‌خوردن دهان و زبان شما هجاها و واج‌ها را حدس بزند اما قادر به شناخت صحیح‌شان نخواهد بود.

همین موسیقی دست و پا شکسته‌ای هم که برای سرگرمی و آرامش خود فراهم آورده‌‌ایم حاصل از شناخت تیره و تار ماست. نشانه‌ی آرامش را در قطعه Gymnopédie و این گمگشتگی را در قطعه Gnossiennes از Erik Satie می‌توان یافت. و اگر به دنبال معنای «عشق» در موسیقی می‌گردید شاید تنها این کلمه با nocturne های شوپن به مساوات درآید.

+ به nocturne های شوپن گوش کنید: Chopin: Complete Nocturnes

به نظر می‌آید که بازی خلقت با قطعه La Campanella اثر Frank Liszt شروع شده است. با خلقت انسان اوج می‌گیرد اما تازه مثل اینکه بازی از آغاز شروع شده باشد، انسان این دفعه چرخه را به دست می‌گیرد. نشانه‌ای این شروع و ادامه‌‌دار بودن تا امروز را می‌توانید در قطعه Alla marcia بشنوید.
از اینجا به بعد است که انسان با موسیقی Etudes-Tableaux No. 9 تمام طبیعت را به بازی خبیثانه خویش می‌گیرد.

نمی‌دانم آیا ممکن است که انسان قرن ۲۱ آرامش قطعه Piano Sonata No. 11 از Mozart را هیچ وقت در گوشه‌ای از زندگی‌اش بازیابد؟

نظر شما چیست؟