krista mangulsone 9gz3wfHr65U unsplash 970x400 - دوستی کن تا با خودت دوست شوی، تا خود را بیابی و آغاز شوی

دوستی کن تا با خودت دوست شوی، تا خود را بیابی و آغاز شوی

فرخی خودت کمکم کن

از دوستی بارها نوشته‌ام و خوانده‌ام اما هیچ منظومه‌ای تا به حال من را چنین گرفتار خود نکرده است. نمی‌دانم فرخی سیستانی این شعر را در چه حالتی سروده است اما حالِ آن زمانِ او با حالِ کنونِ من بند وصالی دارد.

حال امروز من را چنین متصور شوید:

گفتگویی تازه یافته‌اید و نگاه‌هایی تازه برای کشف کردن. برای غوطه‌وری در دنیاهایی که تنها با شنیدن آن‌ها، فرصتی برای کنکاش دوباره خود و بازسازی معانی خود خواهید داشت. اما در این بین مانعی پیش می‌تازد به نام جنسیت. شاید این کلمه «بدنام‌ترین و ننگین‌ترین برچسبی است که انسانیت از آن بهره برده است.» فکرش را بکن با این برچسب چه بسیار از ذهن‌های شکوفا که کشف نشدند و چه بسیار ارتباط‌ها که شکافته شدند. درد دل من فرصتی برای گفتگو و بازشناسی و بازشویی نگاه‌هایمان از نگاه دیگری است. از نگاهی که برایمان شناختش جذاب و چه بسا شورآور و شوق‌آور است.

بین دانشکده ما تا ایستگاه اتوبوس حدود ده دقیقه‌ای فاصله است اما باور بفرمایید این زمان و حتی فاصله‌ی بین کلاسی برای شناخت و گفتگو کافی نیست. خب از نگاه‌هایی که به شما گاهی زل می‌زنند و چندتایی که به شما در اتوبوس خیره می‌مانند که بگذریم، نشستن در کنار همان دیگری و طعم یک گفتگو صادقانه چنان به جان می‌چسبد و احساس گرم خوشایندی را به درون رگ‌هایتان تزریق خواهد کرد که با هر بار تکرار آن اعتیاد شما به آن حتمی‌تر می‌گردد. 

و آن خداحافظی که از همه دل‌خونین‌تر است را چگونه توصیف کنم؟ فرخی خودت کمکم کن: «دل من همی داد گفتی گوایی/ که باشد مرا روزی از تو جدایی»

شاید بزرگ‌ترین حسرت امروزهای من حسرت یک گفتگو ناب است. گفتگویی که در آن فرد مقابل تو را بشنود، استدلال تو را هضم کند و سوالاتی درخور از تو بپرسد و در آخر تو را از نقاط خالی نگاهت آگاه کند. 

و یک نکته مهم که من چند ماهی است به آن فکر می‌کنم: «نگارا من از آزمایش به آیم/ مرا باش، تا بیش ازین آزمایی»

در مواجه با آدم‌ها به آن‌ها فرصت آزموده‌شدن بدهید. بگذارید خودشان را به شما اثبات کنند. خواهشا از قضاوتتان تا جای ممکن بکاهید و انسان‌ها را به ذاتی شریف و نکو بپندارید. سعدی این مورد را به قشنگی توصیف کرده است: «پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار/ جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو»

وقتی این شعر از سعدی را خواندم. یک حسی مشابه پیامک‌بازی در من تداعی شد. با اینکه نسبت به گفتگوهای مجازی و چت‌کردن کمی گارد داشته‌ام و هنوز هم چنین است اما به مرور زمان با آن نیز کنار آمده‌ام. هیچ چیز مثل یک دیالوگ ناب نمی‌شود، حتی مجازی‌اش.

فرخی حتی جواب سعدی را هم با این بیت خود می‎‌دهد: «همه دشمنی از تو دیدم ولیکن/نگویم که تو دوستی را نشایی»

اگر عشق جریان داشته باشد. که دوستی هم به تعبیر من گویی خودِ عشق است. پس دوستان با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایشان دوری‌ناپذیر و فراموش‌ناشدنی‌اند.»

با زبان شعر عقده‌گشایی کنم:

چند روزی است که خواهم با خود چند جمله کنم.

عقده بگشایم.

از چند گره، گرهی باز کنم.

چند روز بگذشت و چند سال بیامد.

اما من همچنان در تعریف دوست بماندم.

آخر این چه حالت است؟

دوست داری از دوری‌اش چون ابر بگریی.

اما از امید وصالش در دلت شوق تپان است.

بر دست خود نوشتم

از  یاد داغ دوستان: 

«دوستی کن تا با خودت دوست شوی

تا خود را بیابی و آغاز شوی»

 

جملات مُشک‌فِشان

امروز و دیروز اتفاق عجیبی افتاد. وقتی از چندی از دوستانم خواستم تا من را با جملات خود مشک‌فشان کنند، این عزیزان بنده را به نحوی کاملا عجیب سورپرایز کردند. در گفتگوهای اخیر به تعبیر جدیدی از عشق رسیدم. با اینکه از نگاه یکی از دوستان عشق تعریف‌شدنی نبود اما حتی اگر اعتیادی کورکورانه به تعاریف داشته باشم باید بگویم:
«عشق در عین حال که حسی درونی و بیرونی هست، فضایی را بین دو نفر، یا دو چیز (یا شاید هم یک نفر و یک چیز) شکل می‌دهد که اشتیاق برای یکی شدن بین این دو موج بزند. و چون یکی‌شدن در دنیای فیزیکی برای این دو موثر نیست پس این اشتیاق برای مصاحبت یک‌سویه یا دوسویه پابرجا می‌ماند. با این تفسیر عاشق همواره در بند یکی‌شدن و وصال دیگری می‌ماند. وصالی که با آغوش و طراوت نسیم یار معنا می‌یابد.» 

2 دیدگاه روشن دوستی کن تا با خودت دوست شوی، تا خود را بیابی و آغاز شوی

  • «دوستی کن تا با خودت دوست شوی ، تا خود را بیابی و آغاز شوی» این جمله اینقدر دوست داشتنی و قابل تامله که تا ساعت ها میشه راجع بهش حرف زد!👏🏻 از اینکه دوستی یا دیگران رو دوستی با «خود» در نظر گرفتی تا اینکه دوستی خوب می‌تونه یه ورق جدید تو زندگی آدم ها باشه و …
    اینکه دوستی رو هم نوعی عشق در نظر گرفتی دیدگاه جالبیه.👌🏻هرچند که من فکر می‌کنم عشق می‌تونه دوستی باشه اما هر دوستی ای عشق نیست.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

دسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

  1. بالاخره فهمیدم این «فوف»از کجا اومده.دیگه برم با ذهن اروم بخوابم مرسی😂🧘🏻‍♀️

  2. امیدوارم با انتخابی‌شدن چنین دروسی «دانش خانواده، دفاع‌مقدس، اندیشه 1و2 و ...» نفس راحتی از دست این اساتید بکشیم.

  3. زاویه دید باحالی به ازدواج بود.خوشم‌اومد.دست‌خوش