در گفتوگو با پریسا سعادت او جمله قشنگی در باب دوستی و همراه خوب به من گفت که من آن را با تعبیر دیگری بازگو میکنم: «همراه خوب نیمی از مسیر است.» خب راستش را بخواهید این جمله را نباید با ظاهرش قضاوت کنید چون جمله سنگینی است. آنقدر سنگین که هنوز هم روی خط ناصاف ستون فقراتم زورآزمایی میکند.
از نعمت مسیر و همراه خوب گفتم تا سر سخن را به سمت مدرسه نویسندگی هدایت کنم. دوستانی که این نوشته را میخوانید در مواجه با مدرسه نویسندگی خواهشاً از قالبهای فکری (stereotypes) گذشته خود بهره نگیرید. نیاز به یادآوری نیست که در کشور ما حرکتهایی چنین تا به حال کم دیده شده یا اصلا دیده نشدهاند. اما میخواهم بگویم استاد شاهین کلانتری و دوستان ایشان در فراهم آوردن محیطی آموزشی به منظور رشد و توسعه فردی تا درصد زیادی موفق عمل کردهاند. قطعا که هر جریانی بیعیب نیست و همین نقایص در صورتی که مورد توجه قرار گیرند، موجب بالگشایی بیشتر این گروه آموزشی خواهند شد.
اما چرا مدرسه نویسندگی را انتخاب کنیم؟
۱) تدریس استاد شاهین کلانتری (نیازی به تعریف ندارد. در همین حد بسنده کنم که کافی است تنها در یکی از وبینارهای اهلنوشتن با حضور ایشان، حضور به عمل آورید تا از صدق کلام بنده مطمئن شوید.)
۲) بروزرسانی دورهها به صورت پیاپی
محتوای تازه در دورههای با نام مشابه (مورد خیلی کمیاب در موسسات آموزشی)
۳) همراه شدن در مسیر با دوستانی که برای زمان و اندیشه خود ارزش قائل هستند.
۴) مواجه با نمونههای مناسب در مکان و زمان برنامهریزی شده ( دستهبندی مطالب و گره زدن موضوعات توسط استاد عزیز در نهایت کمال خویش، شما را گاهی به تعجب وا میدارد.)
۵) هزینه خیلی کمتر نسبت به سایر جریانهای با اسامی مشابه اما با کیفیت نه چندان مشابه
۶) جلوگیری از اتلاف وقت با هرزه گویی (کوتاه، دستهبندی شده، ساده، ملموس و قابلتفهیم سریع)
۷) طنز کلام استاد عزیز که روحیهبخش و عقدهگشاست (بختک اخم را از صورتهایتان خواهد راند.)
۸) پویایی و تازگی مطالب (در این جریان با مطلب تکراری روبهرو نخواهید شد. حتی اگر تعدادی از موارد تکرار شوند، به اهمیت خود این تکرار صورت گرفته است. که حتی این تکرار هم از طریق ژرفاندیشی در دیدگاه بیان شده میباشد.)
۹) ارایه تخفیفهایی مناسب برای همراهان ثابت
۱۰) پشتیبانی قدرتمند
۱۱) اعتماد پذیری و ضمانت کافی
چرا نوشتن را با مدرسه نویسندگی و استاد شاهین کلانتری شروع کنیم؟
۱) علاقهمند شدن به مطالعه بیشتر
۲) برخورد با ایدههای تازه و مواجه با کتابهای تازه
۳) آشنایی بیشتر با زبان فارسی ( استاد عزیز هموراه زبان فارسی را با ابن عبارت از مصطفی پاشنگ «این زبان پنجهزار ساله» یاد میکنند.)
۴) یادگیری تفکر انتقادی به مرور زمان
۵) ترویج عادتهای سالم اندکی پس از همراهی با مدرسه نویسندگی
۶) قرار گرفتن در مسیر خودشناسی به وسیله نوشتن
۷) پرورش نگاه منعطف (از تعصبات شما نسبت به جریانهای مختلف کاسته خواهد شد و بیشتر بر روی رشد خود متمرکز خواهید شد.)
۸) ترویج بینش مثبت به زندگی
۹) اهمیت دادن به برقراری روابط سالمتر و تعویض نوع برخورد با افراد تازه در زندگیهایمان
۱۰) تبدیل نوشتن به عادت روزانه ( تجربه خودم در این زمینه را جلوتر در همین مطلب بازگو کردهام)
۱۱) پاکسازی ناخودآگاه و تخلیه روانی ( به قول Anna.O بیمار فروید: بخاری پاک کنی حسابی) به نحوی که جانتان از هزاران افکار بیهوده خلاصی خواهد یافت.
۱۲) تقویت قدرت خویشتنداری و جلوگیری از رفتارهای تکانشی
۱۳) تقویت تفکر سالم
۱۴) کم رنگ کردن عادتهای ناسالم و رفتار/افکار وسواسی
۱۵) ترسیم کوتاهترین مسیر تا نوشتن سالم
۱۶) کنارآمدن با گذشته خود و مواجه شدن با شکستها و پذیرفتن آنها
۱۷) گامزنی در مسیر خودشناسی و خودآگاهی
۱۸) ایجاد خردهفرهنگ نوشتن
۱۹) …
البته لازم میدانم اشاره کنم که تا زمانی که با دل و جان با استاد عزیز همراه نشوید و دستبهقلم باقی نمانید، به هیچ یک از موارد مثبت اشاره شده جامه عمل پوشانده نخواهد شد. رنگ واقعیت را شما هستید که به حیات خود میزنید. مدرسه نویسندگی مسیر را برایتان تسهیل میکند و همراهان خوبی در کنار شما قرار میدهد اما در آخر باز هم نقاش اصلی شما هستید.
تجربه من در مدرسه نویسندگی
پس از چندین ماه همراهی با استاد عزیز شاهین کلانتری و مدرسه نویسندگی، نیاز دیدم تا از تغییراتی که در درون من شروع به وزیدن کرد بگویم. این همراهی از ۴ مرداد ۱۴۰۲ شروع شد و همچنان (تا تاریخ این نوشته) ادامه یافته است.
الان که به آن دوران نگاه میکنم هنوز هم علامت سوالی در ذهنم به نقش در میآید. آخر چگونه ممکن است که مسیر تغییر تا این حد با نوشتن تسهیل شود؟
برای پاسخ گویی به این مطلب در حال مطالعه و جمع آوری تجربیاتام هستم.
در آینده نزدیک این مطلب تکمیل خواهد شد