elen yatsenko sdyWu0GiOYQ unsplash 1 970x400 - ای کاش می‌شد خنده‌ات را میخ کنم

ای کاش می‌شد خنده‌ات را میخ کنم

تو می‌خندی

و چون می‌دانی من خنده‌هایت را دوست دارم. 

باز به خنده‌ات ادامه می‌دهی.

ای کاش می‌شد خنده‌ات را میخ کنم.

تا دوباره بعد از این ساعت 

هر دقیقه، 

مجبور به بازسازی مجددش در ذهنم نباشم.

سیاهی چشم‌هایت 

به چشم غزال می‌مانند.

معصومیتی که در آن‌ها جاری است را

فقط در وسط یک دریا آب می‌توان جستجو کرد.

آب وقتی بی‌نهایت می‌شود 

پاکی‌اش حتمی است

همانند تو 

سبزی نگاهت 

بنفش رفتارت 

قرمز انگشتانت 

صورتی لب‌هایت

سفیدی صورتت

زردی نیم‌رخ زیبایت

آبی موج‌دار موهایت 

رنگین‌کمان هر شب و روز من شده‌اند.

هر زمان که به آن‌ها فکر کنم‌.

حال مرا رنگین می‌کنند.

گفتی: «قلب‌ تو جای هرکسی نیست.

محدودیتی دارد.

این را می‌دانی.»

نه. نمی‌دانستم. 

اما قرمز نگاهت

خطی شد بر تمام صورتم 

تا مُهروموم‌شده

خط قرمز بکشم

به دور این قلب آشفته 

و این نگاه خسته 

که اهل ورجه و وورجه‌اند.

باورکن تقصیر خودشان نیست.

حوصله‌شان که سر می‌رود.

تنها سرگرمی‌شان کلمات است.

و هر آدم، منشأ زنده‌ای از کلمات 

برای همین است که با دیگران هم‌گفتار می‌شوند.

هم‌کلام می‌شوند تا 

با کلمات تنها نمانند.

وقتی با کلمات تنها می‌شوی.

تیزند و تاریک.

اما وقتی تو هستی.

در مقابلت نرم می‌شوند. 

به خط شده و هم‌آوا با تو می‌خوانند.

فقط برای تو 

برای تو که دوستش دارند.

5 دیدگاه روشن ای کاش می‌شد خنده‌ات را میخ کنم

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

آخرین دیدگاه‌ها

  1. من عاشق تشبیه و استعاره‌ام. فکر کنم با آن‌ها پیمان همیشگی بسته‌ام. از آن پیمان‌های ناگسستنی. ظرفیتی که این دو…

  2. تا حدی که آب دهانت را مجبور می‌کنند، تا چانه‌ات یک نفس کلاغ‌پر برود چههه تشبیه باحالی بووود 😂😍😂

  3. بعضی از اشعار مولوی را با باید چند دور خواند، بالا آورد و دوباره قورت داد تا قابل هضم شوند.…