هر رفتاری علتی دارد

۱

ژنتیک یا محیط؟

همواره در زندگی با انتخاب‌هایی روبه‌رو هستیم که نتایج مهمی در آینده ما برجا خواهند گذاشت.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که توانایی به تعویق‌انداختن رضایت‌مندی کوتاه‌مدت، عنصر مهمی در پیشرفت و موفقیت است. چنین که به نظر می‌رسد این توانایی به به برخی ویژگی‌های بنیادی شخصیت مربوط است که اساس ژنتیکی دارند.

دو ویژگی زیر نمونه بارز این موضوع هستند:
– تکانشی بودن: چنین افرادی علاقه به فعالیت‌هایی دارند که لذت آنی را به دنبال دارند.
– جذب تازگی شدن: هر چیز جدید یا متفاوت توجه آن‌ها را به خود جلب می‌کند.

چنین رفتارهایی نشان می‌دهند که توانایی به تعویق‌انداختن رضایت کوتاه‌مدت چیزی بیشتر از “خویشتن‌داری” است. براساس تحقیقات بندورا و میشل علاوه بر ویژگیهای ارثی (ژنتیک)، عامل دیگری همچون محیط نیز در شکل‌دادن چنین رفتارهای موثر است.(۱)

نیروی اراده در تصمیماتی که می‌گیریم چه نقشی دارد؟

مجموعه‌ای از پژوهش‌ها نشان می‌دهند که افراد با یادگیری «خودنظم‌بخشی» می‌توانند زندگی خود را در اختیار بگیرند. (خودنظم‌بخشی شامل تغییر الگوهای تفکر است و با یادگیری خودبازنگری آغاز می‌شود. با یادگیری خودبازنگری، چنین افرادی می‌توانند افکار نادرست خود را تا حدودی اصلاح کنند.)

نظریه‌های کلاسیک یا نظریه‌های معاصر؟

همه‌ی ما پیوسته با انواع تصمیم‌ها مواجه هستیم و تصمیمات ما در اکثر موراد در کوتاه‌مدت دست‌یافتنی نیستند. در این مبحث ما نیروهایی بررسی خواهند شد که نصمیم‍‌‌های ما را شکل می‌دهند. (نیروهای زیست‌شناختی، آموخته‌شده و شناختی) برای درک نظریه‎‌های فعلی، فهمیدن نظریه‌های کلاسیک نیاز است.شاید بعضی از نظریه‌های کلاسیک قدرت تبیین خود را از دست داده‌ باشند ولی به دلیل برجای گذاشتن میراث مهمی از خود، ما به بحث در مورد آن‌ها خواهیم پرداخت.(۲)

۲

چه چیز موجب رفتار می‌شود؟

اگر فرض اولیه نظریه‌پردازان انگیزشی این باشد: «هر رفتاری علتی دارد.» پس هدف ‌آن‌ها، شناسایی این علت‌ها خواهد بود. در این نوشته ما از نگاهی التقاطی به تحلیل رفتارهای گوناگون می‌پردازیم. در نتیجه می‌خواهیم بدانیم:

– چه چیزی محرک رفتار است؟
– نقش عوامل زیست‌شناختی، آموخته‌شده و شناختی در برانگیختن رفتارهای گوناگون چیست؟

نکته: امروز با توجه به تحقیقات انجام شده در حیطه «روانشناسی شناختی» باورداریم:(۳)
تفکر موجب رفتار می‌شود اما صرفا همواره همراه با آن نیست.
یادگیری تنها علت فهم و درک یک موضوع نیست اما نقشی محوری در آن دارد.

۳

علت‌های گرایشی و اجتنابی

رفتار گرایشی
علت رفتار انسان، تمایل او یا نیاز او به چیزی است. این چیز معمولا «شی هدف» مفهوم‌سازی می‌شود. گاهی خواسته یا نیاز فورا به هدف معینی نمی‌انجامد.

مثال)
– فرد گرسنه ممکن است تصمیم به خوردن ساندویچ بگیرد که با سرعت بالایی امکان‌پذیر است.
– فردی که خواهان استقلال است، با تفکر پراکنده مجبور به در نظر گرفتن چیزهای متفاوتی است. به دلیل نداشتن هدف معین، سرعت امکان‌پذیری تمایل یا نیاز او پایین خواهد بود.

رفتار اجتنابی
علت رفتار انسان، دوری از چیزی است. (از این “چیز” به عنوان شی هدف یاد می‌کنیم.) این رفتار را نیز می‌توان برحسب شی هدف تعریف کرد.

مثال) ترس از مار و حشرات

نکته:
۱- سطوح گوناگونی از اضطراب در هر فرد می‌تواند موجب عدم فراخوانی آنی “شی هدف” شود.
افراد مضطرب اغلب در تعیین منبع آن ناتوان هستند. آن‌ها تنها احساس ترسی کلی را تجربه می‌کنند. (ترس تعمیم‌‌یافته) همه افراد به یک اندازه مضطرب نمی‌شوند در نتیجه افراد مضطرب به احتمال بیشتری دچار رفتارهای اجتنابی می‌شوند.
۲- علت‌های اجتنابی اغلب بسیارگریزناپذیر می‌شوند، یعنی علاوه بر ایجاد نگرانی، نادیده گرفتن آن‌ها نیز دشوار خواهد بود.
مثال) فردی که از مار می‌ترسد، نیازی شدید و فوری نسبت به دوری جستن از آن احساس می‌کند.
۳- علت گریزناپذیر بودن «علت‌های اجتنابی» این است که اغلب تهدیدی برای بقای ما به شمار می‌آیند.(۴)

 


(۱) (Bandura & Michel, 1965) 
(۲) نظریه مدلی است که در تلاش است تا به مجموعه‌ای از واقعیات معنا ببخشد. هدف هر نظریه‌پردازی این است که با حداقل مفاهیم ممکن، تعداد زیادی از واقعیت‌ها را توضیح دهد. به همین دلیل است که اکثر نظریه‌پردازان تلاش میکنند تا واقعیت‌ها را حول چندسازه محوری توضیح و سازمان دهند.
(۳) در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، هنگامی که نظریه پردازان یادگیری نشان دادند که با استفاده از پاداش دهی، گستره وسیعی از رفتارها را می‌توان افزایش، کاهش یا تغییر داد، بسیاری از روان‌شناسان و افراد عادی باور کردند که بیشتر رفتارهای انسان‌ها ـ اگرنه تمامی آنها – را می‌توان بر پایه اصول یادگیری توضیح داد. اما، بعد از اینکه نشان داده شد که محدودیت‌های زیادی در خصوص آنچه می‌توانیم یا نمی‌توانیم یاد بگیریم وجود دارد، روان شناسان ادعاهای مبالغه‌آمیز خود را در مورد نقش یادگیری در زندگی تعدیل کردند.
(۴) از دیدگاه زیست‌شناختی، دو هدف اصلی انسان بقا و تولیدمثل است. هر چیزی که بقا را به خطر بیندازد، لازم است از آن (فورا) اجتناب شود.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی