F 12 - داگلاس مک‌گریگور و نظریه‌ی X و Y

داگلاس مک‌گریگور و نظریه‌ی X و Y

این احتمال وجود دارد که ارائه نظریه‌ی توده عوام توسط التون میو در شکل‌گیری نظریه‌های کلاسیک X و Y  توسط داگلاس مک‌گریگور موثر بوده باشد. 

فرضیه او به نگرشی که التون میو در فرضیه توده عوام تعریف کرده است شباهت دارد. 

به عقیده مک‌گریگور سازمان سنتی با پایه مشخصات زیر شکل گرفته است:

  • تصمیم‌گیری متمرکز
  • هرم رئیس – مرئوس (کارمند)
  • کنترل مستقیم کار

پس از توصیف نظریه X، مک گریگور به وسیله سلسله‌مراتب مزلو نتیجه گرفت که مفروضات نظریه X درباره‌ی طبیعت انسان عمومات نادرست هست. زیرا این روش برای ایجاد انگیزه در افرادی که نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی آن‌ها به طور معقول ارضا می‌شود و نیازهای اجتماعی، احترام و خودیابی آن‌ها در حال بروز و تسلط یافتن است، روش تردید‌آمیزی است.

جدول زیر تفاوت‌های این دو نظریه را نشان می‌دهد:

نظریه X نظریه Y
برای اغلب مردم کار به طور ذاتی نامطلوب است. اگر شرایط مطلوب باشد کار مثل بازی طبیعی است.
اغلب مردم زیادت‌طلب نیستند و تمایل اندکی به پذیرش مسئولیت دارند و ترجیح می‌دهند هدایت شوند. برای کسب هدف‌‌های سازمانی کنترل به وسیله‌ی خویشتن غالبا ضروری است. 
اغلب مردم قابلیت اندکی برای خلاقیت در حل مشکلات سازمانی دارند. قابلیت برای خلاقیت در حل مشکلات سازمانی به طور نامحدود بین همه‌ی مردم توزیع شده است.
انگیزش فقط در سطوح فیزیولوژیکی و امنیت ایجاد می‌شود. انگیزش در سطوح اجتماعی، احترام و خودیابی و هم در سطوح فیزیولوژیکی و امنیت رخ می‌دهد.
اغلب مردم باید تحت کنترل و اجبار قرار گیرند تا هدف‌های سازمانی را تحقق بخشند.  مردم اگر به درستی برانگیخته شوند می‌توانند در کار خود خلاق و رهبر باشند. 

 

به گمان مک گریگور کار می‌تواند برای مردم مانند بازی طبیعی و رضایت‌بخش باشد. با وجود اینکه کار و بازی هر دو فعالیت‌های ذهنی و بدنی هستند و میان آن‌ها به طور ذاتی تفاوتی وجود ندارد، اما از نگاه مدیریت نظریه X  میان این دو تفاوت چشم‌گیری از لحاظ ارضای نیاز قابل‌درک است. این نظریه طبیعت انسان را در کار و بازی متفاوت می‌داند در حالی که هر دو به وسیله فرد کنترل می‌شوند. 

در نتیجه چنین نگاهی حتی با وجود پول کافی برای ارضای نیازهای ایمنی و فیزیولوژیکی باز هم در سر کار احساس خفگی می‌کنند و به دنبال بهانه‌هایی برای ترک محل کار می‌گردند. این کارکنان کار به جای اینکه منبع رضایت و مبارزه‌ی شخصی بدانند، آن را بلای اجتناب‌پذیر تلقی می‌کنند.

 


این مطلب در نتیجه خلاصه‌سازی بخشی از فصل سوم کتاب «مبانی‌ رفتار سازمانی نوشته‌ی کنت بلانچارد و پال هرسی» شکل گرفته است.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

دسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

  1. بالاخره فهمیدم این «فوف»از کجا اومده.دیگه برم با ذهن اروم بخوابم مرسی😂🧘🏻‍♀️

  2. امیدوارم با انتخابی‌شدن چنین دروسی «دانش خانواده، دفاع‌مقدس، اندیشه 1و2 و ...» نفس راحتی از دست این اساتید بکشیم.

  3. زاویه دید باحالی به ازدواج بود.خوشم‌اومد.دست‌خوش