این مدل (The Tri-dimensional Leader Effectiveness Model) از اصطلاحات وظیفهمدار و رابطهمدار به جای اصطلاحات ساختدهی و ملاحظهگیری در مطالعهی اوهایو بهره گرفته است. در نتیجه 4 سبک که شخصیت رهبر را توصیف میکنند شکل گرفته است.
توضیح کوتاهی در باب مفهوم «شخصیت»
هر شخص در فرایند رشد خود نسبت به محرکات گوناگون الگوهای عادت یا پاسخهای شرطی پدید می آورد. بنابراین شخص در شرایط مشابه به طور یکسان رفتار میکند. این رفتار چیزی است که دیگران می آموزند آن را به عنوان آن «شخص» یا «شخصیت» او تشخیص دهند.
عادت N + … + عادت B + عادت A = شخصیت
«شخصیت» یا «سبک» رهبری فرد یعنی: «الگوی رفتاری که او هنگام هدایت کردن فعالیتهای دیگران از خود نشان میدهد.»
این الگو عموماً شامل رفتار وظیفهمدار یا رفتار رابطهمدار یا ترکیبی از این دو است.
تعریف این دو الگو:
۱) رفتار وظیفهمدار: اشاره به به میزانی که رهبر احتمالاً نقشهای اعضای گروه (زیردستان) خود را سازمان میدهد. (میزان سنجش: کوشش برای ایجاد الگوهای دقیق سازمانی و روشهای انجام کارها)
۲) رفتار رابطهمدار: میزانی که رهبر به وسیلهی تشکیل ارتباط، واگذاری مسئولیت و دادن فرصت به زیردستان برای استفاده از تواناییهایشان، میان خود و اعضای گروهش روابط شخصی میسازد. (میزان سنجش: حمایت اجتماعی-عاطفی، دوستی و اعتماد متقابل)
بعد اثربخشی
ویلیام ردین (William Reddin) اولین کسی بود که در نظریه سه بعدی سبک مدیریت (3D Management Style Theory) بعد اثربخشی را به دو بعد وظیفه و رابطه از مدلهای پیشین افزود.
فرض جناب ردین بر این است که: «یک مدل نظری سودمند باید امکان دهد که بسته به موقعیت سبکهای متنوعی بتوانند اثر بخش یا غیراثربخش باشند.»
با افزودن یک بعد اثربخشی به ابعاد پیشین میتوانیم مفاهیم سبک رهبر را با نیازهای موقعیتی یک محیط خاص همساز کنیم. در نتیجه دو حالت پاسخ دهی به سبک (شخصیت) رهبر وجود دارد:
- سبک رهبری مناسب یک موقعیت: سبک اثربخش
- سبک رهبری نامتناسب با یک موقعیت: سبک غیراثربخش
چند نکته:
۱- تفاوت میان این دو سبک نه رفتار واقعی رهبر بلکه مناسب بودن این رفتار با موقعیتی است که در آن به کار برده میشود.
۲- در این مدل هر سبک رهبری میتواند میان دو حد بسیاراثربخش و بسیارغیراثربخش قرار گیرد در نتیجه بعداثربخشی به صورت یک پیوستار درخواهد آمد.
۳- چهار سبک اثربخش و غیراثربخش در واقع، میزان متناسب بودن سبک رهبر با یک موقعیت معین را از دید سایرین (زیردستان، فرادستان یا همکاران) نشان میدهد.
۴- در نتیجه موارد بالا: مدل سه بعدی اثربخشی رهبر چون سبک رفتار ایدهآل واحدی را که برای همهی موقعیتها مناسب باشد، توصیف نمیکند، مدلی ممیز است. (ممیز: تشخیصی و جداکننده)
توجه: دو حالت برای تبیین این بخش وجود دارد:
اگر سبک اصلی رهبری را «محرک ویژه» بدانیم در این صورت پاسخ به این محرک میتواند اثربخش یا غیراثربخش قلمداد شود.
- سنجش سبک با توجه به ارزش محرک (دیدگاه کسانی که ادعا میکنند سبکی از رهبری به عنوان «بهترین» وجود دارد.)
- سنجش سبک با ارزشیابی پاسخهای موقعیتی داده شده به آن سبک (دیدگاه کسانی که به رهبری رویکرد موقعیتی دارند.)
سبکهای اصلی رفتار رهبری این سبکها هنگام اثربخش یا غیراثربخش بودن از دید دیگران چگونه ملاحظه میشوند: |
||
---|---|---|
سبکهای اصلی | اثربخش (مطلوب) | غیراثربخش (نامطلوب) |
وظیفهمدار قوی و رابطهمدار ضعیف | غالباً ملاحظه می شود که:
میداند چه میخواهد و روشهای خود را برای تحقق این خواست بدون ایجاد مقاومت اعمال میکند. |
به دیگران اعتماد ندارد، ناسازگار است و فقط به نتایج زودرس توجه دارد. |
وظیفهمدار و رابطه مدار قوی | نیازهای گروه را از لحاظ تعیین هدفها و سازماندهی کار ارضا می کند و حمایت اجتماعی عاطفی زیادی نیز فراهم مینماید.. | بیشتر از نیاز گروه به ساختدهی میپردازد و بیشتر از حد لازم برای حمایت اجتماعی عاطفی وقت صرف می کند. |
رابطهمدار قوی و وظیفهمدار ضعیف | به افراد اطمینان ضمنی و نهانی دارد و در درجه اول به پرورش قابلیتهای آنها علاقهمند است. | علاقه دارد به عنوان «یک شخص خوب» جلوه کند و خطر قطع یک رابطه را به خاطر انجام یک وظیفه نمیپذیرد. |
وظیفهمدار ضعیف و رابطهمدار ضعیف | به طور مقتضی به زیردستانش اجازه میدهد که در مورد روش انجام کار تصمیم بگیرند و فقط نقش کوچکی در روابط متقابل اجتماعی آنها بازی میکند. | در امور مداخله نمی کند منفعل است و به وظیفه موجود و افراد درگیر در آن اهمیت اندکی قائل است. |
مدلهای نگرشی در مقابل مدلهای رفتاری
در حال تصحیح😅این بخش
مدلهای نگرشی | مدلهای رفتاری |
✔️مدل شبکهی مدیریت
(توجه به تولید و توجه به افراد) بررسی پیشآمادگی رهبر نسبت به تولید و افراد |
✔️مدل دانشگاه اوهایو
(ساختدهی و ملاحظهگری) ✔️مدل سه بعدی اثربخشی رهبر (رفتار رابطهمدار و رفتار وظیفهمدار) |
در خلاصه:
مطالعات تجربی نشان میدهند که در «رهبری» هیچ سبک هنجارمند یا بهترین سبکی وجود ندارد. رهبران موفق رفتار خود را طوری انطباق میدهند که نیازهای گروه و موقعیت خاص خود را برآورده سازند. اثر بخشی به رهبر، زیردستان و سایر متغیرهای موقعیتی بستگی دارد. (E=F (leader, follower, situational
از این رو هر کس که به افزایش موفقیت خود در مقام رهبر علاقهمند باشد نیاز است به عوامل رفتاری و محیطی مداخلهگر بیندیشد.
این مطلب در نتیجه خلاصهسازی بخشی از فصل چهارم کتاب «مبانی رفتار سازمانی نوشتهی کنت بلانچارد و پال هرسی» شکل گرفته است.